کفش‌های تا به تا

ساخت وبلاگ
لب تشنه‌ای، به یاد لب خشک اصغریآن داغ دیگری است و این داغ دیگریگاهی زره به تن، به علی می‌شوی شبیهگاهی عبا به دوش، شبیه پیمبریگفتند کوفیان به تو از هر دری سخنواشد به دردهای تو از هر سخن دریبا صد هزار ج کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 169 تاريخ : دوشنبه 8 بهمن 1397 ساعت: 10:50

عمر ما می رود و فرصت جبرانی نیستحاصل غفلت ما غیر پشیمانی نیستپیر ها هم ز فراق تو جوانمرگ شدندغم هجران تو را حیف که پایانی نیستاز صف منتظران تو جدا خواهد ماندهر که دلبسته یاران خراسانی نیستگفتی و گوش ن کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 115 تاريخ : دوشنبه 8 بهمن 1397 ساعت: 10:50

غمش از لشگرش بزرگ‌تر است
خنجر از حنجرش بزرگ‌تر است

زینب از بس که داغ دید انگار
خیلی از مادرش بزرگ‌تر است

چه کند با علی اصغر که
نیزه ها از سرش بزرگ‌تر است

چه کند با علی اکبر که
سرش از پیکرش بزرگ‌تر است

هر قدر تیر حرمله دارد
از سر اصغرش بزرگ‌تر است

اربا اربا... همین بگویم که
اصغر از اکبرش بزرگ‌تر است

خوش به حال کسی که از انگشت
کمی انگشترش بزرگ‌تر است

محمدحسین ملکیان

کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 130 تاريخ : دوشنبه 8 بهمن 1397 ساعت: 10:50

سلام فلسفه‌ی چشم‌های بارانیسلام آبروی سجده‌های طولانیتو را هر آینه تصویر کرده‌ام، نظمیچه نسبتی است میان تو با پریشانی؟چگونه وصف کند غصه‌ی تو را دعبل؟چگونه رسم کند چهره‌ی تو را مانی؟بیا که ما همه چشم ا کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 138 تاريخ : دوشنبه 8 بهمن 1397 ساعت: 10:50

خشک و زمستانی‌ام، بهار ندارم
باخته‌ام، برگی اعتبار ندارم

ریشه که جز خاک بر سرم نتوان ریخت
شاخه که جز برف کوله‌بار ندارم

ملعبه‌ی دست کودکان جنونم
یک گل مصنوعی‌ام که خار ندارم

یک قدمی غزال زخمی‌ام اما
پای عبور و دل شکار ندارم

دیر رسیدم سر قرار، مهم نیست
غیر خودم با کسی قرار ندارم
 
شاهم، شاهی که مات قلعه‌ی دوری‌ست
شاه پیاده که یک سوار ندارم

مثل همیشه تو را ندارم و از تو
بیشتر از این هم انتظار ندارم

محمدحسین ملکیان
کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 122 تاريخ : دوشنبه 8 بهمن 1397 ساعت: 10:50

افتاده در این راه سپرهای زیادی    یعنی ره عشق است و خطرهای زیادی    بیهوده به پرواز میندیش کبوتر!    بیرون قفس ریخته پرهای زیادی    این کوه که هر گوشه آن پارۀ لعلی است    خورده است بدان خون جگرهای زیا کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 120 تاريخ : دوشنبه 8 بهمن 1397 ساعت: 10:50

مگر که باز رخت از پس نقاب در آمد؟و یا که‌ صبح‌ دمیدست و آفتاب در آمد؟همین که‌ خلق دو ‌چشمت تمام گشت خدا گفت:مبارک است، مبارک، چه ‌خوب از آب در آمدتویی که نقطه بسمِ اله کتابِ خداییز شرح خال سیاهت علی ک کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 158 تاريخ : دوشنبه 8 بهمن 1397 ساعت: 10:50

بعد از هزار دور به‌ من‌ هم عجب رسید
جانم به لب رسید که جامم به لب رسید

بر روی آفتاب تو موی سیاه ریخت
یاللعجب چگونه در این صبح، شب رسید؟

روز نخست، نوبت‌ ‌تقسیم تاب و تب
تابش به موی تو، به من خسته تب رسید

وصل تو‌ واجب است و ‌خیال تو ‌مستحب
صد شکر دست من به همین مستحب رسید

بختم سیاه گشت ز داغ تو، تلخ نه
این هم شباهتی که به من از رطب رسید

علی مقدم (عاصری خراسانی)

کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 120 تاريخ : دوشنبه 8 بهمن 1397 ساعت: 10:50

هرچند خنده بر لب عالم می آورندباران و برف با خودشان غم می آورندمن دوست دارم این غم باران و برف رازیرا تو را دوباره به یادم می آورندباران چکامه ای ست که در وصف عاشقانخورشید و ابر و باد فراهم می آورندهر کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 131 تاريخ : دوشنبه 8 بهمن 1397 ساعت: 10:50

بی‌نگاهت بی‌نگاهت مرده بودم بارهاای که چشمانت گره وا می‌کند از کارهامهر تو جاری شده در سینه‌ی دریا و روددور دستاس تو می‌چرخند گندم‌زارهاباز هم چیزی به جز نان و نمک در خانه نیستبا تو شیرین است اما سفره کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 111 تاريخ : دوشنبه 8 بهمن 1397 ساعت: 10:50